محسن آزموده : در وهله نخست به نظر میرسد هنر هیچ ربطی به قید و بندهای اخلاقی و باید و نبایدهای آن ندارد و نمیتوان به آن نگاهی هنجارگذار داشت، اما در گفتار پیش رو مصطفی ملکیان نشان میدهد که اتفاقا آزادی به عنوان شرط آفرینش هنری و خلق زیبایی، بیش از آنکه به آزادیهای بیرونی ربط داشته باشد، در گروی اخلاقی بودن یا به تعبیر دیگر آزادی درونی و آزادگی هنرمند است. از نظر این پژوهشگر فلسفه و اخلاق، اهمیت آزادگی درونی هنرمند تا بدان جاست که با وجود آن حتی عوامل اجبار بیرونی و در راس آنها قدرت و افکار عمومی نمیتوانند مانع از فعالیت هنرمند شوند. مصطفی ملکیان در نشست هنر، آزادی و اخلاق از سلسله نشستهای فلسفه هنر که به تازگی به همت انجمن علمی ادبیات نمایشی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه هنر برگزار شد، نخست پدیدههای انسانی عالم هنر را که با اراده انسانی نسبت دارند، بر شمرد و در ادامه بر ضرورت آزادی اراده در این حوزهها تاکید کرد و همزمان نشان داد که اخلاقی بودن تعبیر دیگری از همین آزادی منتها از منظری درونی است و انسان اخلاقی، فردی است که توانسته از بند قید و بندهای درونی ناشی از انانیت و نفسانیت و خودشیفتگی خلاص شود و با روحیه هنریای که دارد، زیبایی را چنان که هستی بر او عرضه میکند، در اثر هنری بازتاب دهد. از نظر ملکیان این آزادی درونی یا به تعبیر او آزادگی میتواند زمینهساز آزادی بیرونی نیز شود چرا که انسان آزاده از تهدید و تطمیع فشارهای بیرونی خلاصی دارد و فارغالبال تنها به کار هنری مشغول است:
ادامه مطلب
درباره این سایت